اول...

*س حالش خوب نیست،پول خانه شان جور نشده و زمینشان فروش نرفته، حال باباش هم خوب نیست ... 

 

*من؟ من ادم قورباغه ت را اول قورت بدهی نیستم، من ادم اینکه کارهای سخت را بکنم و شرش کنده شود و در پی اش یک نفس راحت بکشم نیستم ،وقتی سرم شلوغ تر باشد و هی دغدغه هایم روی هم سوار شوند،فقط طولش میدهم ،اینقدر کشش میدهم م م م فرسوده که شدم میروم سراغش ،قبلش خودم را هی مشغول میکنم،به زمین و زمان فکر میکنم به جز همان اصل کاری... 

کسی راست میگفت که وقتی چسب زخم لازم میشوی یا باید نزنی یا میزنی به موقع بکنی اش ،هرچند دردناک ولی خب من چندروزی مدارا میکنم هی از ترس درد ها ،میگذارم چسب ها بمانند ...یکوقتی میکنم ولی دیگر دیر است با فکری خسته تر...

نظرات 3 + ارسال نظر
خواب گو دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:38 ق.ظ http://www.khabgoo.com

سلام دوست من
وبلاگ جالبی دارید. برای شما آرزوی موفقیت دارم.

شبنم دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:53 ق.ظ

خوبه که حداقل قبول میکنی همچینی و ازش فرار نمیکنی

شبنم میام زیاد وبت ولی لال میشم موقع کامنت گذاشتن

شبنم دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:19 ب.ظ

فک کنم این قضیه ویروسی باشه
منم این روزا حال و حوصله کامنت گذاشتن ندارم زیاد

انلاینی:))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد