-
من و تو ...
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1392 00:17
کلیپ بسیار دیدنی
-
داره میاد؟!
دوشنبه 25 شهریورماه سال 1392 20:51
*یک فکر اشتباه است ولی همیشه فکر کرده ام کسانی که اسمشان فروغ است باید خاص باشند ،باید سنشان حوالی 28تا 40و خرده ای باشد ،باید یک پختگی خاصی داشته باشند،باید یک ارامش خاصی داشته باشند،هی دنبال فروغ شاعر نامی میگردم لابد! *یکجایی نوشته بود عشق اشتباه ادم هاست در برتری بخشیدن به یک شخص خاص و توانایی جداکردنش از بقیه !...
-
اشک...
یکشنبه 24 شهریورماه سال 1392 20:58
از روز جمعه که دخترک را دیدم تا همین امروز اشکم دم مشکم هست ،هر ثانیه ظرفیتم برای گریستن بینهایت است ! هرچیز بی بهانه و بابهانه میتواند به گریه بیندازتم هرچیزی! از فایل به ظاهر بامزه ای که یکی توی فیس بوک گذاشته بود که یک پنگوئن بزرگتر،پنگوئن کوچکتر را هل میدهد و طرف میافتد روی زمین ،گرفته تا اینکه شنیدم رتبه ی1ارشد...
-
من؟
یکشنبه 24 شهریورماه سال 1392 00:38
*دارم همزمان همین لینک دانلودی پست قبل را گوش میدهم و ریز ریز اشک ها ... دارم فکر میکنم چرا هیچ وقت نتونستم انتقام درست حسابی بگیرم؟ کی گفته است بخشش لذتی دارد که انتقام ندارد؟اصلا طرف از کجا میداند که اینطور باشد ... دارم فکر میکنم هیچ وقت توی زندگی دیوانگی نکرده ام کنار نزده ام ترمز آنچنانی نکرده ام هیچ وقت نرفته ام...
-
پست هنری!
یکشنبه 24 شهریورماه سال 1392 00:16
این نمونه کار ویتراست که خودم انجامش دادم! (فکر کنید من بگم سفارش پذیرفته میشود:))) این کیک وانیل و کاکائو ست که مثلا تزیین شده:)) دخترک یک اهنگ خوشگل برای دانلود گذاشته :))
-
اینجا ...
شنبه 23 شهریورماه سال 1392 00:36
*یک شب هایی آدم نوشتنش نمیاید بعد یک وبلاگی ،مطلبی ،اهنگی میشود بهانه ی شروع به نوشتنش! این نوشته را پیشنهاد میکنم! *امروز با دخترک که هیچ وقت همدیگه رو توی دانشگاه به صورت آشنا و دوست ندیده بودیم ،قرار گذاشتیم ، امروز هی حرف میزدیم و غیبت کردیم و از ادم های اشنا و غریبه گفتیم ،یکجای حرف آهنگ خواهران غریب پخش شد،یکجای...
-
اعتقادات!
چهارشنبه 20 شهریورماه سال 1392 23:53
خیلی وقت بود آدم, خشکه مقدسی رو ندیده بودم،یا اگر دیده بودم تا به این حد توی چشمم نرفته بود،امروز خیلی اتفاقی متوجه شدم کلاس مهندسی ذهن داره برگزار میشه در نزدیکی خونه مون،قبلا اسمش رو شنیده بودم و دریک جای معتبر قصد داشتم که برم که جور نشده بود، امروز ساعت 3رفتم، مدرس یک خانمی بود که نمیدونم مدرکش دقیقا چی هست و...
-
هورا
چهارشنبه 20 شهریورماه سال 1392 21:09
تبریـــــــــککککککککککککککککک ک،بابت تمام شدن حصر موسوی و رهنورد و کروبی:))))))
-
یک حال خوب واقعی!
چهارشنبه 20 شهریورماه سال 1392 09:34
دست خودم نیست ،همین که فکر میکنم این دو مرد نازنین و بانو* بعد از نزدیک به 1000روز از حصر میایند بیرون ،ته دلم قنج میرود،همینکه فکر میکنم بعد از اینهمه روز میشود دیدشان ،حالم خوبــــــــــــ میشود ... *نیاز به گفتن که نیست ،فقط به رسم یادگار این صفحه : کروبـــــ ی و موســــــــ وی و رهنــــــــــ ورد
-
خوشحالی؟؟!
سهشنبه 19 شهریورماه سال 1392 21:37
دارم مطلب بی بی -سی رو میخونم که نوشته مردم ایران و تاجیک و افغانستان در میزان خوشحالی و شادی به ترتیب در رده های 143،125،115 قرار دارند از میان 156 کشور ،کشور دانمارک با شاخص ٧.٦٩٣ (هفت ممیز ششصد و نود و سه هزارم) در راس جدول قرار دارد و کشورهای نروژ، سوئیس، هلند، سوئد و کانادا، فنلاند، اتریش، ایسلند و استرالیا...
-
میکس!
دوشنبه 18 شهریورماه سال 1392 22:12
*خرس های روی دستکتاپ دراز کشیده ند ،یکی نوشته بود مثل این است که بعد از دفاع باشد ... *اینهمه ذوق این دولت را کردیم ،حداقلش این است که این گشت ارشاد مزخرف را جمع کند... اعضای این دولت جدید خیلی در فیس بوک فعالند،امروز رفتم برای یک وزیری مسیج گذاشتم و چندتا نکته ی عمومی رو یاداوری کردم ... *تازگی فهمیدم ،در حین اینکه...
-
عیان شود،چه کنیم؟
دوشنبه 18 شهریورماه سال 1392 10:32
-میگن قیامت روزی است که همه چیز رو میشود،همه ی پنهانی ها ،همه ی حرفهای نگفته و فکر های برملا نشده،همین الان با اینکه همیشه گفتن راستگویی و صداقت ویژگی های خیلی خوبی هستن ولی همه مون میدونیم نمیشه همیشه راستشو گفت ،به خاطر همینه شاید میگیم دروغ های مصلحتی به از راست های فتنه انگیزه، یک لحظه تصور اینکه ممکنه یک روزی...
-
اسمش!
یکشنبه 17 شهریورماه سال 1392 13:56
1-یک همکلاسی ای داشتیم با یک تاخیری داشت لیسانس میخوند،میگفت یک روز درمیون کارتم رو میدم به دوستم محل کارم ،برام کارت بزنه ،البته 5شنبه ها هم میرم سر کار، بعد میگفت 800ماهی حقوق میگیرد بیمه هم هست ،بچه ها میپرسیدن ازش پارتی داشتی جای دولتی فلان وزارت خونه کار گیرت اومده؟ میگفت آره ،جای دولتی باید پارتی باشه دیگه !! 2-...
-
قورباغه ت را قورت بده!
یکشنبه 17 شهریورماه سال 1392 10:38
امروز قرار به قورت دادن یک قورباغه ی بزرگ است ،حداقل امروز باید سعی کنم که شروع کنم ... دعا کنید بتوانم ...
-
در هم
شنبه 16 شهریورماه سال 1392 23:15
-در جهت تنبلی اینجانب از این به بعد گاهی به جای اینکه لینک یک اهنگ رو مستقیم بدم ،وبلاگی که آهنگ خوب و موردپسندی رو روی وبش گذاشته رو لینک میدم (+) - امشب فهمیدم ، زمانی که ادم کامل از یک موضوعی اطلاع داره و خم و چم کار رو کامل میدونه ،تنها در این حالت هست که واقعیت رو میتونه دستکاری کنه و هرجور دوست داره نشون بده!...
-
شغل...
شنبه 16 شهریورماه سال 1392 00:15
-هرچه قدر عکس ها ،آدم رو میتونن بندازن تو توهم،بجاش فیلم ها میتونن از توهم دربیارن،عکس ها لحظات خنده،شادی،عقد و عروسی رو نشون میدن ،یکجورهایی لحظات شیرین! بجاش فیلم ها نشون میدن اگر خنده ای هست چندلحظه بعدش ممکنه غم هم باشه ،میتونه دعوا هم باشه ، هروقت احساس میکنم در گیرو دار این دنیای مجازی و فیس بوک قرار گرفتم ،میرم...
-
جدی؟
جمعه 15 شهریورماه سال 1392 12:45
خب تقریبا میشود گفت از فردا زندگی جدی تر میشود،از صبح که پاشدم هی به خودم گفتم لابد امروز آخرین شب آرامش است (برگرفته از همان فیلم اولین شب آرامش ...) دیروز رو اصلا دوست نداشتم مامان مریض بود ،همسایه برای کف دستشویی ش که میشود سقف ما کارشناس آورده بود،خواهرم کشیک بود و تمام روز توی نت و فیس بوک و کتاب چرخ خوردم،بعدش...
-
نهیب
سهشنبه 12 شهریورماه سال 1392 21:59
اینروزها زیاد یاد کسانی که نیستن میافتم مثلا ناصر عبدالهی ،خسرو شکیبایی ،ناخوداگاه یاد صداشون میافتم ،یکی نوشته بود اخرین روزها خسرو شکیبایی توی هرفیلمی که بهش پیشنهاد میشد بازی میکرد شاید به این دلیل که میخواست تا جایی که میتونه شرایط رفاهی رو برای خانواده ش بهتر بکنه ...ولی من فکر میکنم اون تا اخرین لحظات نقش ها رو...
-
عکسها...
سهشنبه 12 شهریورماه سال 1392 00:47
یکجایی خوانده بودم کاوه گلستان در باب رسالت خودش گفته بود که یک عکاس است فقط.. الان که داشتم این عکس رو میدیدم یادش افتادم، میدانید ادم ها بالاخصوص سیاستمداران زیاد حرف میزنند،حرف هم لابد باد هواست و کنتور نمیاندازد ولی عکسها میمانند،عکسها نشان میدهد که ادم هایی که الان میگویند بشار اسد اه است و فلان است و بهمان...
-
کی میداند؟
دوشنبه 11 شهریورماه سال 1392 20:51
*از لیست وبلاگهای بروز شده ی بلاگفا ،چند وبلاگ را همینطوری باز کرده ام صداها قاطی شده اند بهم صدای این وبلاگ و این وبلاگ ،در عین حال یک وبلاگ دیگر هم دارد هواتو کردم از محمد علیزاده را میخواند ...خودم هم دارم علی کوچولو رو با صدای خسرو شکیبایی گوش میدم ،قسمت های اخرش موسیقی بی کلام است ...شک ندارم کسی ان اخرش جان داده...
-
وبلاگ ها...
دوشنبه 11 شهریورماه سال 1392 00:15
دست خودم نیست ،گاهی بعضی وب ها رو میخونم و میخونم و میخونم ولی ساکتم،یک مخاطب خاموش تمام عیار که گهگاهی که خیلی کیف میکند از یک نوشته ای ،میاید در کمتر از یک خط پیام میدهد برای نویسنده ش،بعد اینقدرها که احساس صمیمیت میکنم با یعضی نویسنده ها...که نگو ،بنده خدا اون نویسنده فکر میکنه این طرف که من باشم چرا اینقدر زود...
-
تویی صیاد ...
شنبه 9 شهریورماه سال 1392 12:09
- داشتم مطلبی رو میخوندم که وصل شدم به این صفحه (+) کامنتهاشم جالبه! -من همیشه نقاشی میکشیدم از همون بچگی تا همین روزها،ولی خب نقاشیا هیچ وقت توی دسته ی خاصی قرار نمیگرفتن! امروزه اسمش رو گذاشتن پست مدرن! یکروز یک بچه ای توی خارج تقریبا نقاشی هایی شبیه من میکشید کلی جایزه گرفته بود ... یکروزی توی بچگی شوهرعمه ی من...
-
نگاه من ...
جمعه 8 شهریورماه سال 1392 18:43
آدم ها ،گاهی ،به سادگی مدیون هم میشوندددد... همینطوری صفحه ی آپ شده ای در بلاگفا را باز میکنی و میبینی چه اهنگ خوبی ،که یادت نبود قبلا کجا گوشش داده بودی! (+)
-
آیکون ...
پنجشنبه 7 شهریورماه سال 1392 15:55
میگن به تعداد این آیکون های یاهو و...ما حس و حال داریم ولی خیلی هاشون برای ما در قالب لغت شناخته شده نیستن! حالا این ها رو بلاگ اسکای در سیستم جدیدش گذاشته! دوستشون دارم!
-
خیال است یا واقعیت...
چهارشنبه 6 شهریورماه سال 1392 00:18
یک وقت هایی مرز خیال و واقعیت تشخیص نمیدم! تا حالا زیاد هم اینطوری شده ام!راه خاصی هم برای درمانش ندارم!همینطوری قاطی میشن باهم!البته هرچقدر بیشتر پای نت باشم یا فیس بوک این حس مجاز و خیال و اینها پررنگ تر میشود... بعد شاید بعد از یک خواب شبانه! یک اتفاق یک برنامه ی تلوزیونی یک تلفن و...برگردم به روزمره به زندگی...
-
بچه و بچگی!
دوشنبه 4 شهریورماه سال 1392 21:10
من کلا خیلی از بچه جماعت خوشم نمیاد،مخصوصا هرچقدر بیشتر متعلق به نسل جدید باشن و هرحرکت مسخره شون نماد هوش و استعداد قلمداد بشه ،بچه هایی که فقط قدشون کوتاهه واگرنه حرفایی میزنن که پدر مادرها و نسل های پیشتر فقط انگشت به دهان میمانند و میگویند نکند اینها ادم بزرگند که فقط کوتوله باقی موندن؟! بچه هایی که بچگی نمیکنند...
-
وقتی که بارون میزنه ...
جمعه 1 شهریورماه سال 1392 22:10
-آهنگ پیشنهادی (+) -این شبها که تکرار داستان یک شهر رو نشون میده که مال 12سال پیش هست و هنوز موضوعاش تازه تازه ست ،یکدفعه به خودت میایی میبینی چقدر اصغر فرهادی به این کشور به این جامعه به این فرهنگ خدمت کرده ، چقد مدیونشیم!... -گاهی به گمنامی فکر میکنم گاهی به شهرت ، به محبوبیت و ثروت و شهرتی که بازیگرا دارن به بهای...
-
گل ها
جمعه 1 شهریورماه سال 1392 11:01
گلدون حسن یوسف توی اتاقم رنگ پریده و بیحال افتاده ست :( الان براش اهنگ غزل مرتضوی رو گذاشتم بلکه از این حال و روز بیرون آید و در حال حاضر آهو مارتیک
-
یکجور دیگر
جمعه 1 شهریورماه سال 1392 01:04
یکجور دیگری میشد اگر مثلا من توی خارج به دنیا اومده بودم،شاید الان یک سگ هاسکی خوشگل کنارم بود ، کسی میگفت عشق بی شک با این هاسکی ها آفریده شده است ...
-
از همه چی!
پنجشنبه 31 مردادماه سال 1392 21:44
-نمیدونم دقیقا چندساعت است نشسته ام پای نت و هی الکی چرخیدم و چرخیدم توی وب ها و فیس بوک و اینها و اهنگ گوش دادم و هی میخوام بنویسم و نمیشود... -دلم میخواد دوشنبه زودتر فاینال تمام شود و شروع کنم به ول گردی ! با ادم ها قرار گذاشتن و دیدارها...همینکه امسال پارسال نیست و من مشغول پایان نامه نیستم خدا رو شکر داره! -دیروز...